مسیر المپیاد اقتصاد
مدال طلای المپیاد اقتصاد، سینا شرافت بشیر
آشنایی با المپیاد
سال اول، معلم شیمی توضیح داد که المپیاد چی هست و منم بهخاطر تجربهای که از بچگی داشتم — یعنی علاقه زیاد به رتبه آوردن .کارهای علمی — خیلی خوشم اومد.
بعدش مشاور مدرسه هم اومد گفت که رشته مدیریته و همین باعث شد یه مقدار سرد بشم.
ولی با توجه به اینکه خودم هم به مباحث اقتصادی علاقه داشتم، وارد شدم.
همونجا بود که فهمیدم این مسیر کاملاً منطبق با چیزیه که همیشه دنبالش بودم.
ولی یه بدی بزرگ داشت:
من مدرسهام توی شهر نبود، توی روستا بود و برای همین مرحله اول فقط روی آزمون کارکردم.
شرکت کردم و در نهایت همون سال طلا نگرفتم.
فهمیدم که رسیدن به سال ۴۰ با کار کردنِ صرف روی آزمونها اصلاً ممکن نیست.
برای همین تصمیم گرفتم دوباره مسیرم رو شروع کنم.
از اول شروع کردم به مطالعه عمیقتر و یادگیری از کتابهای دانشگاهی و کارهای علمی.
تو این مسیر با مباحث مختلف المپیاد شناس شدم:
اقتصاد، مدیریت، حکمرانی و...
همین باعث شد بهطرز عجیبی از مسیر لذت ببرم و با کلی از کارهای واقعی و دانشگاهی آشنا شم.
سبک مطالعه
چون سال قبل یه پیشزمینه داشتم، امسال رو راحتتر شروع کردم.
امسال مطالعهم رو جوری برنامهریزی کردم که هر قسمت از المپیاد رو بهطور جداگونه پیش ببرم.
(البته منظورم جزءهای ریز و آزمونی استفاده شده نیست!)
بعد از فهم عمیق مباحث، آزمونهای مرحله اول رو میزدم که واقعا خیلی مفید بود.
بعد بهمرور روی کتابهای دانشگاهی حوزه اقتصاد، مدیریت و علومسیاسی کار کردم.
سعی کردم توی یه روند منظم مطالعه از چند کتاب مختلف رو بخونم.
دوره چهل
همونطور که میدونی، دوره چهل المپیاد، مهمترین ساله!
من سال قبل چون تحلیل آزمون کم کرده بودم، گفتم امسال جدیتر کار کنم.
فهمیدم دوره چهل فقط سؤالات سخت و عجیب نیست؛ بلکه سبک فکر کردن علمی و روشیه که تو میتونی باهاش مسائل واقعی رو تحلیل کنی.
توی دوره چهل:
تحلیل آزمون زیاد انجام دادم
سعی کردم از تستهای سالهای قبل چیزهایی بیشتر از پاسخ یاد بگیرم
از قسمتهای مختلف المپیاد نگاه تحلیلیتر پیدا کنم
ولی بزرگترین چیزی که فهمیدم این بود که:
تو دوره چهل باید یاد بگیری درست فکر کنی، نه فقط درست جواب بدی.
به همین دلیل، چی؟
همین باعث شد یادم بیفته که باید برگردم عقب و کلی از مباحث پایهای رو دوباره بخونم.
تو این روند، المپیاد رو جور دیگهای دیدم:
بهعنوان یک مسیر فکری، نه فقط یک آزمون!
یادگاری
میخوام فقط چند جمله بگم:
المپیاد قراره براتون مسیر بسازه؛ براتون هدف مشخص کنه.
المپیاد جاییه که خودت رو پیدا میکنی،
جاییه که با آدمهای فوقالعاده آشنا میشی
و در نهایت، جاییه که ازش میتونی مسیر ساختن زندگیتون رو شروع کنید.
منابع
من فقط از منابع اعلامشده توسط باشگاه استفاده کردم و واقعاً مفید بودن.
هیچ کتاب یا جزوهی دیگهای نخوندم.
برای بعضی فصلهای المپیاد از کتابهای مدرسه عبور استفاده کردم که خیلی مفید بودن.
در مورد آزمونها هم از جزوههای مؤسسهساز استفاده کردم که واقعاً به دردم خوردن.
گراف و اساتید
من توی کلاسهای آمادگی مرحله اول و دوم گراف شرکت نکردم و تو فضای اصلیش نبودم.
استفادهم که از گراف داشتم، بیشتر از ویدئوهای تحلیلشون بود (که بالاتر گفتم خیلی مفید بودن) و چندتا جلسهی حل تمرین برای مرحله دوم.
و واقعاً کمکم کردن تا مسلطتر بشم.
به جز این، ارتباط خاصی با گراف نداشتم،
برای همین دربارهی نحوهی آموزششون و اساتیدشون نمیتونم نظر بدم.

سلولهای بنیادی و پزشکی بازساختی
مدیریت، اقتصاد و حکمرانی
علوم و فناوری نانو
سواد رسانه ای
علوم زمین
جغرافیا